اصلا انگاری کسی دنباشه نمی تونه وایسه همین جوری میگذره و میره صبر نمی کنه شاید کسی
کاری داشته باشه که انجامش نداده باشه شاید حرفی داره که نا تموم مونه باشه شاید دلی رو
شکسته می خوادبه دستش بیاره یا هزار تا شاید دیگه که بخوام بگم بشه یه عالمه از هر چیزی که
فکرشو می کنی تند تر میگذره بابا آروم تر خسته شدم دیگه نمی تونم کم آوردم ...ای لحظه هایی که
میگذری آروم بگذر دلم نمی خواد تموم بشی به این زودی هر زمانی ازت یه چروک روی صورت و دستام
میذاری و میری انگاری خسته نمی شی از این کارهایی که می کنی موهای سفیدم رو چی کار کنم نه نمی خوام ادامه نده راستی تو کی می خوای وایس ها؟ بسه دیگه
پی نوشت: اگه زمان وایمیساد تو چه کار می کردی ها؟
موضوعات مرتبط: توقف کن یه لحظه ... ، ،